راهنمای کامل انتخاب کلمه ی کلیدی اصلی
از چند سال پیش که مفهوم
سئو به وجود آمده "کلمه ی کلیدی" و "کلیدواژه کانونی" نیز همیشه بر سر زبان ها و مورد توجه بوده است. درواقع مفهوم
سئو در پی استفاده از کلمه ی کلیدی به وجود آمد و اصلی ترین شاخصه ی سئو نیز همین کلمه ی کلیدی و مهم مطلب است. اخیرا اما توجه کمتری به کلمه ی کلیدی می شود و تا حدودی به حاشیه رفته و این در حالی است که اصلا بدون این کلمه درواقع چیزی به اس سئو وجود ندارد.
در مبحث
سئو کلمه ی کلیدی همچون یک قطب نما می باشد که به شما می گوید به کدام سمت بروید و به کدام سمت نروید، تا الآن چه مقدار درست رفته اید و از این به بعد چه جهت گیری باید انجام گیرد.
به طور خیلی خلاصه اگر بخواهم اهمیت کلمه ی کلیدی را بگویم، اگر شما بتوانید برای هر متن کلمه ی مناسب را پیدا کنید و آن را به راحتی تشخیص دهید پس باید به شما تبریک گفت، قطعا شما تا حد زیادی نسبت به رقبای خود جلو افتاده اید.
در حال حاضر روند پیدا کردن کلمه ی کلیدی برای بیشتر افراد به این طریق است:
- تعدادی از کلمات مهم متن را انتخاب کنید که احتمال کلیدی بودن آن ها از بقیه بیشتر است
- این کلمات را با گوگل بسنجیم و ببینیم که کدام بیشتر جواب می دهد
- کلمه ی مهم تر را انتخاب کنیم
اما حالا دیگر این روش پاسخگو نیست، ما امروز می خواهیم روشی را با شما پیش برویم که در نهایت بفهمیم دقیقا کدام کلمه باید به عنوان کلمه کلیدی انتخاب شود و زمانی که شما موارد و نکات سئو را بر مبنای کلمات صحیح برنامه ریزی کنید در نتیجه از سئوی بسیار بهتر و آمار بازدید و محبوبیت بسیار بیشتر برخوردار خواهید بود.
استفاده از نرم افزار های تشخیص کلمات کلیدی
پیش از این گفتم که اکثر افراد برای انتخاب کلیمه ی کلیدی مناسب از نرم افزار ها به خصوص Google keyword planner استفاده می کنند و این اشتباهی بسیار بزرگ است. چرا؟ بگذارید با یک مثال توضیح دهم:
اگر اسم Basketball بیاید شما به یاد چه کلماتی می افتید؟ خب مهم نیست که شما طرفدار پر و پا قرص بسکتبال باشید ولی احتمالا نام بازکنان بزگ مثل Michael Jordan و Lebron James و نام لیگ بسکتبال آمریکا NBA و چند مورد دیگر به ذهن شما برسد. اما وقتی همین کلمه ی Basketball را در GKP سرچ می کنید چه کلماتی پیشنهاد می دهد؟
به عبارت دیگر گوگل تعدادی کلمات را پیشنهاد می دهد که اصلا با تصورات شما ( و احتمالا کاربران شما) همخوانی ندارد. البته دلیل این مصئله این است که گوگل سعی می کند کلماتی را به شما نشان دهد که تا جای ممکن دقیقا هم معنی کلمه ی مورد نظر شما باشد و به دنیال کلمات مرتبط و نزدیک نمی رود.
البته این حرف ها به این معنی نیست که نباید از این ابزار بسیار پیشرفته و کارآمد استفاده نکنیم، اتفاقا برعکس ما می خواهیم از این ابزار کاملا استفاده کنیم اما به جای خود و در جای صحیح.
استفاده از روش گوشه!
روش گوشه با گوشه یابی روشی است که طی آن شما باید تمام نکات و زوایای مرتبط با کار خود را در نظر بگیرید و مواردی که ممکن است کاربران جستجو کنند رو بررسی کنید. مثلا فرض کنید شما می خواهید اقدام به فروش حلقه ی بسکتبال کنید. اگر کسی دنبال خرید حلقه ی بسکتبال باشد دیگر چه چیزهایی ممکن است برای او جذاب باشد؟ دیگر هب دنبال چه چیزهایی خواهد بود؟ به نظر می رسد چنین فردی احتمالا موارد زیر را هم جستجو کند:
- نحوه ی پرتاب آزاد بهتر
- اسلم دانک
- چگونگی ورود به تیم بسکتبال دانشگاه
- تغذیه ی مناسب برای ورزشکاران بسکتبال
- نحوه ی بهبود پرش در بسکتبال
با روش کار آشنا شدید؟ هر کدام از این موارد خود موضوعی جدید برای مقاله ای جدید هستند، به همه ی این موارد تاپیک های گوشه (Niche Topic) می گویند.